یک جاسوس به عنوان بخشی از ماموریت مخفی خود به خانواده نیاز دارد، بنابراین او به سرعت با یک کارگر شهرداری ازدواج می کند و یک کودک و سگ را به فرزندی قبول می کند. خانواده اش که برای او ناشناس است، اسرار خود را دارند: همسرش یور یک قاتل مخفی است، دخترش آنیا یک روانشناس فراری است که می تواند ذهن ها را بخواند، و سگش از آزمایشگاهی بود که به او قدرت گفتن آینده را داد. همه این چهار سوژه باید به عنوان یک خانواده به هم بپیوندند تا امور خود را اداره کنند و تا جایی که می توانند با هم باشند.
قسمت 7 فصل اول